خانه عناوین مطالب تماس با من

سپید...سیاه...خاکستری ...های من

سپید...سیاه...خاکستری ...های من

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • .....نیا
  • بی نظمی یا .....نظمیت؟
  • [ بدون عنوان ]
  • شب من....
  • سکوت پرُ آوازم...م...م!

بایگانی

  • فروردین 1390 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 1
  • اسفند 1388 1

آمار : 1428 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • .....نیا دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 00:02
    نیا باران ..... زمین جای قشنگی نیست من از اهل زمینم و خوب میدانم که گل در عقد زنبور است ولی سودای بلبل داردو پروانه را هم دوست میدارد. نیا باران...... خیلی وقته که اینجا نیومدم...خیلی چیزها تو زندگیم عوض شده ولی هنوز باهاشون کنار نیومدم...انگار باور نکردم.....دلم یه جوریه...یه جوری که هیچ وقت تا حالا تجربه نکرده...
  • بی نظمی یا .....نظمیت؟ سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 16:15
    فاصله ی زمین تا خورشید اگر ذره ای کم شود دنیا به هم می ریزد،من هم همین را می خواهم ! دنیا قرار نیست دنیا بماند!! همیشه منظم و قانون مند باشد!! من دلم می خواهد دنیا را از یکنواختی در بیاورم...برایش لازم است...مثله همگان می خواهم کلیت را زیر سوال برم!؟آن هم کلیت دنیا و متعلقاتش...شاید هم کلیت خودم!!یا تو!؟؟ آشفتگی و بی...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 22:03
    وقتی که زندگی در فاصله امروز تا فردا مسیرش را تغییر می دهد! وقتی نقشه هایی که کشیده ای در فاصله امروز تا فردا چون حباب های کوچکی می ترکند! تنها رها کردن باقی می ماند تا از این دگرگونی عظیم جسارت راهی شدن بیابی
  • شب من.... دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 16:32
    من شاعر تشویش های هر شب خویشم هر روز با هذیان گلاویزم درگیر با تب لرزه های بیم و تشویشم روز و شبم سرشار از بسیارها دیوار دیوارهایی بی جهت مثل ملامت های بیهوده دیوارها بی هر دلیلی قد علم کردند در پیشم دیوار ها مثل دل هرروزه ام راحت فرو میریختند ای کاش در یک شب دیوارها آیا نمی دانند بیزارم از دیوار؟ یا بیشتر از این:...
  • سکوت پرُ آوازم...م...م! جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 06:12
    گفتم : ای مژده روشن! ای حُله ی نور و نسیم وناز! من سخت عریانم دیدم صدایی نیست -بانگ آشنایی نیست- و با خود آرام می گفتم: یا هست اما من نمی دانم! حالا در این شبهای دلتنگ زمستانی خونسرد و سر در پیش دستی درون جیبهایم -جیبهای خالی از احساس دلگرمی- دارم برای خلوت سرد خودم آواز می خوانم ! تو هم با من بخوان.....